یادداشت های یک بلوط سحرآمیز

قایقی خواهم ساخت! خواهم انداخت به آب / دور خواهم شد از این خاک غریب ..

یادداشت های یک بلوط سحرآمیز

قایقی خواهم ساخت! خواهم انداخت به آب / دور خواهم شد از این خاک غریب ..

وقتی میای صدای پات ، از همه جاده ها میاد...
انگار نه از یه شهر ِ دور ، که از همه دنیا میاد..
تا وقتی که در وا میشه ،
لحظه ی دیدن میرسه..
هرچی که جاده ست رو زمین ، به سینه ی من میرسه..

ای که تویی همه کسم
بی تو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم!
به هرچی میخوام میرسم..
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد