یادداشت های یک بلوط سحرآمیز

قایقی خواهم ساخت! خواهم انداخت به آب / دور خواهم شد از این خاک غریب ..

یادداشت های یک بلوط سحرآمیز

قایقی خواهم ساخت! خواهم انداخت به آب / دور خواهم شد از این خاک غریب ..

سراب رد پای تو کجای جاده پیدا شد؟

شب جاده رو دوست دارم.

آرومه..

امنه..

فرصت فکر کردن میده....

اما بین خودمون بمونه ، کافیه یه لحظه چشماتو ببندی ، اونوقته که دلت تو رو همراه خودش  می بره به هر کجا که خواست و تو و منطقت نذاشتین.خواست و دنیا نخواست... :(

کجای قصه خوابیدی که من تو گریه بیدارم

که هر شب هرم دستاتو به آغوشم بدهکارم...


_________________________________________


از خانومای عزیزخواهش میکنم وقتی میدونید قراره چند ساعت تو جاده همسفر کسی باشید قبلش دوش ادکلون نگیرید

بابا شاید اون بیچاره ی کناریتون با سلیقه ی شما موافق نباشه! یا حتی موافقم که باشه طاقت 8ساعت تحمل اون بو رو نداشته باشه!

سر درد گرفتم به خدا... هرچی گذشت هم حس بویاییم نسبت به ادکلونش سر نشد که نشد


+ همسفر من بودن:

1  -  2 - 3 - 4

نظرات 4 + ارسال نظر
ترنم 13 بهمن 1391 ساعت 21:40 http://tanham-nazaaar.blogfa.com

سلام عزیزم وبت عالیه به منم یه سری بزن ........ راستی با افتخار لینک شدی

لیلا 15 بهمن 1391 ساعت 11:40

سلام همسفر َ مثل همیشه عالی .....

AB 15 بهمن 1391 ساعت 23:06

سراب رد پای تو کجای جاده پیدا شد

کجا دستاتو گم کردم که پایان من اینجا شد ؟

کجای قصه خوابیدی که من تو گریه بیدارم

که هر شب هرم دستاتو به آغوشم بدهکارم

تو با دلتنگیای من تو با این جاده همدستی

تظاهر کن ازم دوری تظاهر می کنم هستی

تو آهنگ سکوت تو به دنبال یه تسکینم

صدایی تو جهانم نیست فقط تصویر می بینم

یه حسی از تو در من هست که می دونم تو رو دارم

واسه برگشتنت هر شب درارو باز میذارم...

وبلاگ قشنگی داری امید وارم موفق باشی... .

الهام 21 بهمن 1391 ساعت 18:09

سلام. چه وبلاگی......الحق که فامیل خودمونی.....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد