این عکسو دیدم عجیب جا خوردم...
یعنی دقیقا اون لحظه ای اومد تو ذهنم که جلوت بیایستم و قاب عکس جوونیمون رو بگیرم روبروی دوربین!
اگه چهره م تو اون لحظه شاد بشه مسلما راضی ام از اون عمری که گذشته...
اما چهره ی این خانوم مسن غم داره! نگاه کن.... دوست نداشته اینجوری پیر
بشه :(
یه لحظه دلم ریخت... فک کنم بدترین غم دنیاست که آدم یه لحظه ای به خودش بیاد ببینه عمرش هدر رفت!!
خدایا من طاقتشو ندارم... نصیب هیچ کس نکن این لحظه رو :(
حتی به بیشتر از سی و پنج سالگی فکر هم نکردم
حالام فکر می کنم عمرم پشت میزهای مدرسه ای گذشت که من رو نشوندن پشت میز کامپیوترم و میز صدا
(این بود آرمان ما؟)
عکسه باز نمیشه !
گریم گرفت
چقدر غمگین
پیری پر از درد و حسرت و این بساط ها هست
اما باز دوست داری عمر کنی
فقط اگه کار به اوتانازی نکشه!!
بیلیو کن
اوتانازی چی هست دقیقا؟
باور کن "باور کن"قشنگ تر از "بیلیو کن" هستش!
سلام هستی خانم
جالب بود....