امروز و امشب از اون روزا و شبایی بود که عمیقا احساس کردم دلگیرم.
نه از چیز ِ خاصی و نه از آدم ِ خاصی ،
فقط احساس میکنم یه چیزی یه جایی یه وقتی توی گذشته اتفاق افتاده که در ناخودآگاه ِمن همچنان به قوت خودش باقیه و هرازگاهی موج منفی میفرسته به خودآگاهم ،
اونقدرا وضعیت حادی نیستا ،
فقط باعث میشه همه ی استعداد ِ زندگی واسه خوشحال بودن رو نادیده بگیرم و تمام روز یه اخم ِ بزرگ جا خوش کنه تو قاب ِ صورتم...تمام ِ روز فقط کسل باشم و تمام ِ شب کسل تر!
فردا منتظرت هستم لبخند...سخت گذشت امروز!