یادداشت های یک بلوط سحرآمیز

قایقی خواهم ساخت! خواهم انداخت به آب / دور خواهم شد از این خاک غریب ..

یادداشت های یک بلوط سحرآمیز

قایقی خواهم ساخت! خواهم انداخت به آب / دور خواهم شد از این خاک غریب ..

امروز و امشب از اون روزا و شبایی بود که عمیقا احساس کردم دلگیرم.

نه از چیز ِ خاصی و نه از آدم ِ خاصی ،

فقط احساس میکنم یه چیزی یه جایی یه وقتی توی گذشته اتفاق افتاده که در ناخودآگاه ِمن همچنان به قوت خودش باقیه و هرازگاهی موج منفی میفرسته به خودآگاهم ،

اونقدرا وضعیت حادی نیستا ،

فقط باعث میشه همه ی استعداد ِ زندگی واسه خوشحال بودن رو نادیده بگیرم و تمام روز یه اخم ِ بزرگ جا خوش کنه تو قاب ِ صورتم...تمام ِ روز فقط کسل باشم و تمام ِ شب کسل تر!

فردا منتظرت هستم لبخند...سخت گذشت امروز!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد