یادداشت های یک بلوط سحرآمیز

قایقی خواهم ساخت! خواهم انداخت به آب / دور خواهم شد از این خاک غریب ..

یادداشت های یک بلوط سحرآمیز

قایقی خواهم ساخت! خواهم انداخت به آب / دور خواهم شد از این خاک غریب ..

یغما میگفت ، حالم این روزا حال خوبی نیست،

مثل حال عقاب بی‌پرواز...

راس میگه! خیلی خوب گفت یعنی.
حس ِ اون عقابی رو دارم که گذاشتنش تو یه محیط ِ وسیع و بهش گفتن پرواز ِ بقیه رو هرچقدر که دوست داشتی تماشا کن ، 
اما حالا حالاها خودت حق پریدن نداری... بمون ، بشین ، ببین ، صداتم درنیاد!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد